سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 RSS 

 تعداد بازدید کنندگان
32688

 بازدید امروز: 17

 بازدید دیروز: 0

  دهکده رؤیاها (عشق)

نیامده را مپرس که چیست ، که آنچه رخ داده براى مشغول ساختن تو کافى است . [نهج البلاغه]

خانه| مدیریت| شناسنامه | ایمیل


 RSS 


 اوقات شرعی


درباره من


لوگوی من

دهکده رؤیاها (عشق)

 لینک دوستان


لوگوی دوستان





آرشیو

تابستان 1384
بهار 1384


حضور و غیاب

یــــاهـو


اشتراک

 


...به نام او که عشق را در وجود آدمی زنده کرد

اینم یه درد دل از ریحانه خانوم

امیدوارم راضی باشه اینو گذاشتم تو وبلاگم

منم اینو گذاشتم تا باهاش درد دل کنم ....

واقعا ....

--------------------------------------------

بن بست

  شاید پرنده بود که نالید

  یا باد, در میان درختان

  یا من ,که در برابر بن بست قلب خود

  چون موجی از تأ سف و شرم و درد

  بالا می آمدم

  و از میان پنجره می دیدم

   که آن دو دست آن دو سرزنش تلخ

  و همچنان دراز به سوی دو دست من

  در روشنایی سپیده دمی کاذب

  تحلیل می روند

  ویک صدا که در افق سرد

   فریاد زد:

   " خداحافظ "

 

امشب خیلی حالم گرفته است

چند ماهه که هر شب جمعه تا صبح با هم صحبت می کردیم اما امشب چکا ر کنم

همه خونواده بهم گیر دادن که چند روزه تو خودتی چه ته !

یعنی انقد قیافم تابلو شده !

باورش برام سخته ! ولی مثه اینکه دیگه فراموشم کرد

یه بار که تصمیم گرفتیم  دیگه همه چی رو تموم کنیم ودیگه به هم تلفن نزنیم

اون زد زیر قولش و تماس گرفت زد زیر گریه  شکه شدم اصلن باورم نمی شد که انقد بهم وابسته شده باشه.

چند بار وسوسه شدم که بهش زنگ بزنم ,

ولی دیگه نمی تونم شاید الان متعلق به کسی دیگه است

نمی خوام براش یه مانع بشم 

نمی خوام زندگیش و خراب کنم .

شاید این آخرین وبلاگی باشه که می نویسم هیچکی که برام کامنت نمی ذاره .

اونم که منو فراموش کرده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

خدایا اگه قرار به جدایی بود چرا ما رو سر راهه هم قرار دادی! چرا؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خدایا کم آوردم ,الان که دارم اینا رو مینوسم نمی تونم جلو اشکامو بگیرم

"م" عزیزم !

حتمن تو الان خوابی یا داری به خواستگاری دیروز فکر می کنی

می دونم به من فکر نمی کنی.



¤ نوشته شده توسط سپیده ی عشق در ساعت 8:27 عصریکشنبه 84 خرداد 22


لیست کل یادداشت های این وبلاگ


 

خانه| مدیریت| شناسنامه |ایمیل