جرئت نکرده ام که در آينه بنگرم وآنقدر مرده ام که هيچ چيز مرگ مرا ديگر ثابت نمي کند...آه... آيا صداي زنجره اي را که در پناه شب به سوي ماه مي گريخت از انتهاي باغ شنيديد؟
شاد باشي.